تا چند وقت پیش تقریبا مطمئن بودم نسل آدمهای با اعصاب در حین رانندگی داره از بین میره...مثلا اگه خدای نکرده بزنی به ماشینشون، یا حتی بزنن به ماشین ما، امکان نداره بدون بحث (در بهترین حالت) موضوع تموم بشه...
جند وقت پیش به سپر یه ماشین زدم در حالیکه داشتم تابلوی یه بیمارستان رو میخوندم. البته خیلی چیزی نشد ولی برخورد راننده خیلی فراتر از انتظارم بود.
با وجود اینکه میدونستم منتظر مریضشون هست که سوارش کنه (پارک دوبل زده بود)، از ماشین پیاده شد و گفت: چیزی نشده. شما فقط آروم باش!
بعدش هم بدون ادعای خسارت از من خواست که برم و مدام تاکید کرد: آروم رانندگی کن.
انگار وظیفه داشت با همه خوب برخورد کنه.
چقدر خوشحال شدم که با این فرد روبرو شدم و چقدر ناراحت شدم که سپر ماشینش یه کم فرو رفت...
انگار از اون چیزی که میترسیدم (یه آدم خشن بی اعصاب) خدا نجاتم داد...
واقعا یه بخشش چقدر میتونه مفید باشه و ما رو به فرد دوست داشتنی تبدیل کنه. اینقدر خوب بود که اون روز، تمام مدت، سعی کردم آروم رانندگی کنم و به خودم مدام یادآوری کردم.
البته اون روز من چیز دیگه ای هم فهمیدم: من هنوز توان مقابله با آدمای خشن و عصبانی رو ندارم. نمیدونم چطور میشه این مهارت رو کسب کنم بدون اینکه تا یه هفته بعدش، به حرکت اون فرد فکر نکنم و تو خودم نباشم...