۰۳
ارديبهشت ۹۴
هر کدوم از ما دورانی از زندگیمون رو به این فکر کردیم که علم بهتره یا ثروت؟ وقتی باید یه انشا می نوشتیم که علم بهتره یا ثروت، یه عده میگفتن علم، یه عده هم میگفتن ثروت. اما دسته ای از دانش آموزها زرنگ تر از این حرفها بودن؛ سعی میکردن بگن دو تاش خوبه یا اینکه علم و ثروت رو بهم ربط بدن... مقلا ادعا کنن با علم میشه به ثروت رسید یا با ثروت میشه به علم (و خیلی چیزای دیگه) رسید. بعضی از معلمها هم سعی میکردند اون جوابی که میخوان رو به ذهن ما القا کنن...
البته اشاره کنم که طراح این سوال پیچیده خودش میدونه چه سوال عجیبی طرح کرده؛ سوالی که جوابش با توجه به شرایط جامعه ممکنه عوض بشه.
اما ما اون موقع گول می خوردیم... در واقع علم، خودِ ثروت است.
اما یادتون باشه که علم، مدرک لیسانس و فوق لیسانس و دکترا نیست... علم، دانشگاهی که توش درس خوندیم نیست... علم، استادیاری، دانشیاری و پروفسور بودن نیست... علم تعداد مقالات چاپ شده هم نیست...
علم فقط با کسب شعور به دست می یاد.
روی سخنم با کسایی هست که دارن خودشون رو به آب و آتیش میزنن که برن دانشگاه و بعدش با مدرکی که میگیرن به بخشی از آرزوهاشون برسن... دانشگاه، خیلی خوبه و قدرت اینو داره تا شما را برای رسیدن به آرزو هاتون آماده کنه؛ اما دانشگاه لزوما شعور رو یاد نمیده.
همین الان، دقیقا همین لحظه، شروع کنیم تا راه در مسیری بذاریم که ما رو به شعور و کمال برسونه. فردا دیره... الان موقعش هست تا برای کسب علم واقعی و به دنبال اون، بزرگترین ثروت، تلاش کنیم.